«در شب زفاف و پس از آن که عروس و داماد به حجله می رفتند، فردی به عنوان
ینگه در پشت در منتظر می ماند تا دستمالی را که نشان از سلامت دختر است
تحویل بگیرد و با نشان دادن آن به مادر شوهر و مادر زن انعامی نیز نصیب خود
کند. اگر دستمال سفید بود که غوغایی به پا می شد و بی آبرویی دختر و
خانواده وی را به همراه داشت و احتمال داشت به دست پدر یا برادر "باغیرت"،
خونش "مثل سگ" ریخته شود. البته این اتفاق کم می افتاد. گاه عروس سر داماد
را کلاه می گذاشت و دستمالی را که به خون کبوتر آغشته بود، به کار می برد.
درباره
موضعات اجتماعی ,